فرم اصیل



قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَىٰ أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَىٰ آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ

همانا ما پدران و اجداد مان را بر طریقی یافتیم و اگر ما بر راه آنان باشیم قطعا هدایت یافته ایم

چرا بعضی از آیه‌‌های قرآن فقط برای کافرین و مشرکین معنا شده؟؟؟

آیا شرک چیز عجیب و غریبی است؟؟

بعضی از آیات قرآن رو اگر برای علمای خودمون در نظر بگیریم خیلی قشنگ در میادهمین آیه‌ی بالا رو برای قشر مذهبی معنا کنید.جالب نیست؟؟؟

 

دنبال تحریف لفظی قران نگردید اصل گمراهی در تحریف معنا است.هر چند که همان هم بعید نیست

 


 

جوانی است و عاشقی 

هر سنی، هر دوره‌ای تو زندگی اقتضای چیزی رو داره

اقتضای جوانی هم عاشقی است

اما چه کنیم که نه عاشقی کردیم و جوانی .به قول چاوشی؛ پیر شدم پیر دوره جوونی

یه کم که چم و خم روزگار دستت بیاد، سن که بره بالا، می‌فهمی که بی مایه فتیره

واقعا" یه سوال؛ آدم باید تو این دنیا زجر بکشه؟؟؟

اگر سختی نکشه،نمیشه؟؟؟

لذت های دنیایی همه .

به نظرم میاد که اکثر این تفکرات رو کسانی به وجود آوردن،تا ما رو به هیچ و پوچ سرگرم کنن و خودشون لذت دنیا و آخرت رو ببرن

 

به نظرم بهتره رو چیزایی که فکر می کنیم درستن از دوباره، از اول اولش فکر کنیم

 



 من آخر،

در یک روز پاییزى،

همراه پرستوها،

 به سوى چشمه‌هاى نور، مى آیم.

و من، همدست باران‌هاى حاصلخیز،

در یک روز طوفانى،

. از، این خواب

از، این خواب خرگوشى،،

 مى‌روبم، تمام پلک‌هاى سخت و سنگین را.



**** شعری زیبا از علی صفایی حائری(ع ص)

از آدم‌هایی است که تو این چهل سال سانسور شده و هیچ اسمی ازش برده نمیشه

+ کتاب رشد و صراط عالیه برای آشنایی با تفکرات ایشون

دریافت
حجم: 590 کیلوبایت



ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
تو کعبه‌ای هر جا روم قصد مقامت می کنم

هر جا که هستی حاضری از دور در ما ناظری
شب خانه روشن می شود چون یاد نامت می کنم

مولوی

به اندازه‌ی تمام سال‌های بودن(او) و جستن(غیر او) و دیدن(غیر او) و ندیدن(او) به بیراهه رفته‌ام، تا ناکجای غربت،نابودم در جمع آشنایان غریب
حالم خوشست زمانی که با تو باشم
گفته‌ای چگونه ببینمت! اما پایی نمانده.اراده‌ایست در محاصره‌ی هوس‌های خاکی.

یا مرا از خود ببر آنجا که هستی یا بیا

+ یاد یار لذت بخش ترین قسمت این دنیاست


دریافت
توضیحات: خیلی شعر زیباییه.گوش بدید




کفش هام رو درآوردم و آروم و بی صدا قدم می زدم، به فکر آینده‌ی مبهم پیش رو بودم، بحران اقتصادی عجیب و غریب ما که بر عکس جهان که هر سی چهل سال یه بار نمی دونم، شایدم هر صد سالی یه بار!!!! ما هر پنج شش سالی یه بار کل سرمایه هامون ثلث و ربع میشه.غرق این افکار موهوم بودم و حساب و کتابی برای کار و زن و زندگی.

نمی‌دونم، شاید برای شما هم اتفاق بیفته

یه چند لحظه به آسمون و ستاره هاش و ماه نصفه نیمه نگاه کردم.یهو اضطراب و استرس و دغدغه ها همش شد دلتنگی، نمی‌دونم چی شد که دلم پرت شد و رفت سمت اونی که باید می رفت، حتما" اونم به فکر من بوده، همین لذت بیشتر می کرد.بعد چند دقیقه به معنای واقعی کلمه معلق بودن از همه چیز، برگشتم دیدم خیلی گریه کردم، خیلی خوش گذشت


شربتی تلخ تر از زهر فراقت باید

تا کند لذت وصل تو فراموش مرا



+‌ حتما" شما هم یه بار امتحان کنید.نصف شب قدم زدن به تنهایی خیلی می چسپه


دریافت

کاری که برای دیگران بهشت بسازه و هیچی به خودت اضاف نکنه هیچ. حتی نفع مالی هم برات نداره از قدیم گفتن ؛ گردن خودت رو پل قرار نده برای دیگران این که یکی دیگه پاش رو بذاره رو گردن تو و شایدم به جای خوبی برسه و بعدش تو بمونی و توهم شیرین فداکاری. ایثاری که آخرش دوزخه
این کار به درد عمت هم نمیخوره مصداق آشکار خسر الدنیا والآخرة هم چنین کسیه. اول به فکر خودت باش ، اگر از خودت فارغ شدی برو سراغ خانوادت، بعدش نوبت دیگران

****

از اون طرف هم بعضیا هستن برای به سرانجام رسوندن افکار خودشون یا هم اون چیزی که بهشون القا شده، حاضر هستن بهترین سرمایه زندگی خیلی ها رو با پر رویی بگیرن.
به نظرم استعمار و استثمار بالا تر از این نداریم. طرف جوونی و زندگیش رو میاره( از روی نادانی)، دو دستی تقدیم میکنه و هیچ چیز در خور توجه بهش نمیدن به جز یه ایمان وهمی. این همون استثمار به معنای واقعی کلمه است
البته که استثمار حقیقی همینه
ادامه مطلب

صورت خوب به هر مشت گلی می بخشند

تا که شایسته اخلاق پسندیده بود؟


صائب تبریزی


آن یار نکوی من بگرفت گلوی من

گفتا که چه می خواهی؟ گفتم که همین خواهم


مولوی


با آن همه دلداده دلش بستهٔ ما شد

ای من به فدای دل دیوانه پسندش


سیمین بهبهانی


نیست باز آمدن از فکر و خیال تو مرا

با رفیقان موافق، سفر دور خوش است


صائب تبریزی


از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن

از دوستان جانی مشکل توان بریدن


حافظ


حیات جاودان بی‌دوستان مرگی است پابرجا

به تنهایی مخور چون خضر آب زندگانی را


صائب تبریزی



ادامه مطلب

شب های قدر دریچه‌ای از آسمان است که برکات عالم هستی را به روی انسان فراموش‌کار می گشاید.

شاید فهم این برکت فقط توجهی بخواهد که امشب(ها) شبی معمولی نیست.

شبی است که قطعا" فردی با قلبی وسیع پذیرای انزال وحی است.

شبی نیست که با صدا‌های بلندتر با الغوث‌های بیشتر دنبال تقدیری بهتر بگردیم.


در شب و سکوت و تنهایی برنامه‌ی عمری زندگی ریخته خواهد شد و این تکرار ثانیه های ملول، از تو گرفته خواهد شد

فقط کافیست به خودت و ابدیت فکر کنی


گفته اند شب قدر و نگفته‌اند روز قدر، که روز زمان عمل است و شب وقت تفکر

اما در دوران ما بهترین کار در بهترین شب را دعا تفسیر کرده اند و با این جلسات ملال آور می بینید که چه سخیف شده لیلة القدر (خیر من الف شهر)


خلاصه‌ی مطلب: در این روزگار ظلمانی شب قدر بهترین فرصت است برای برنامه ریزی برای فردای بهتر

کسی که رنج تفکر و برنامه ریزی را نکشد رنج نا‌امیدی و سردرگمی سزاوار اوست


(تشکر از استاد سراج عزیز)




دهه گذشته در فضایی موسیقی کشور جوانی معرفی شد که خارج از نگاه های ی به او الحق که با استعداد و با انگیزه نشان می داد و در مدت زمانی توانست البته با کمک جریان ی حاکم آهنگ های در حد هیت و شاید بهتر هم بخواند. میکشیم و میکشیم ومیکشیم مرگ بر آمریکا خنده های آرمیتا.صبحت بخیر آقا من زدی تو گوش من رفتی. مردمی که یک صدا میگن خلاصه کار های زیبایی که هنوز هم پس از سال ها ورد زبان مردمه. اما چه شد که به یک باره حامد زمانی از دور افتاد و نه سایت های خارجی و نه داخلی اهنگایش را منتشر نمی کنند(البته اعتقاد شخصی من اینست که حامد زمانی فردی مستقل بوده و هست منتهی در شرایطی رشد یافته که عقیده او با ت و دین آمیخته شده و البته موسیقیش نیز آن را نشان می دهد)

از صحت این گفته ای که منتسب به اقای زمانی است خبر ندارم که صدا و سیما حق ندارد مرا تک بعدی جلوه دهد و فقط آهنگ های ضد استکباری مرا پخش کند آهنگ های ضد فساد های داخلی و سردمداری فاسد را هم پخش کند تا میزان رعایت شود. به نظر حرف متین و محکم است ولی اصلاً کاری به حامد زمانی ندارم چه گفته، درست یا خیر، آنچه که واقعاً مهم است آستانه تحمل ج. ا. ا  است حکومتی که فقط هدف برایش مهم است و مهم نیست چه بلائی بر سر وسیله ها می آورد. زمانی که کارکرد خود را از دست دادند باید خود را در سطل آشغالی بیابند تا زمانی خوب هستی که در راستای اهداف ما باشی،بخواهی کج خلقی کنی از زندگی ساقط می شوی

زمانی وطنم سالار عقیلی زمانی حجت اشرف زاده، محسن چاوشی، فرزاد فرزین و. مهم نیست که باشی فقط با ما زاویه پیدا نکن که سانسور میشوی، گم میشوی و کسی هم سراغت را نمی گیرد

یقین دارم اقای زمانی با اعتقاد و باوری عمیق به نظام مقدس زندگی میکند. حقیقتا فکر میکند که حفظ نظام از اوجب واجبات است و  تمام تلاشش را میکند که انقلاب را به سرتاسر گیتی صادر کند.
 عده ای با اعتقاد و باور دینی دنبال قدرت و حکومت میروند تا بتوانند عدالت و دین را مستقر سازند. وقتی به قدرت میرسند، تنها هدفی که برایشان باقی میماند حفط قدرت است. تا اینجای ماجرا هیچ تاسفی وجود ندارد. این ماهیت قدرت است که همه چیز و همه کس را در خود می بلعد. 
قسمت تاسف بار ماجرا، جایی است که عده ای (مانند همین جوانان مدافع و معتقد) تا آخر عمرشان که از قافله قدرت دور مانده اند، و از ماهیت آن بی خبرند، عمر و جوانی شان را برای همان اربابان قدرتی خرج میکنند که روزی روزگاری، قبله آمال و پیشوایشان بودند. همه درد و تاسف ماجرا همینجاست.

آهنگ زیبایی متلاشی حامد زمانیدریافت
حجم: 3.97 مگابایت

#اهنگ سپیدار حامد زمانی

#هنر برای ارباب قدرت#سانسور رسانه ای حامد زمانی

#حامد زمانی کجاست#هیولا خوب و بد ندارد

#حقیقت چیزی نیست که گفته میشود#حقیقت چیزی است که آن را پنهان میکنند#ایمان تو باید همان حقیقت باشد#دانلود آهنگ های حماسی#اکبر جباری

 


حقیقت تلخ است

این جمله از بس تکرار شده شاید به دنبال دلیلش نبودیم شاید هم چون دنبال حقیقت رفتن دشوار است یا چون فهمیدن دردسر است فقط به همین اکتفا کردیم و ندانستیم چرا حقیقت تلخ است؟ 

عکس نوشته ای خواندم منتسب به یکی از فیلسوفان غربی، یادم نیست که بود ولی مرا به فکر برد حقیقت به خودی خود تلخ نیست بلکه از آن رو(تلخ است)  که ایمان و باوری را نابود می کند.  

تلخ است چون باور و ایمان را از بین می برد. 

مگر ایمان چیست که رها کردن آن دشوارترین کارها است؟ 

ایمان یعنی مقدس بودن، یعنی خط قرمز، محترم بودن

حال تصور کن با چیزی که عمری زندگی کردی و دنیایت را بر محور آن چرخاندی ناگهان متوجه شوی که اشتباه بوده چه حسی دارد؟؟  حیرت، سرگردانی، نا امیدی، حرف مردم، الان چه کنم؟، و در آخر ادامه مسیر گذشته و فراموشی این که حقیقت چه بود. 

ما نمی توانیم گذشته را، زندگی بیست، سی، چهل سال قبل را نادیده بگیریم؟ 

حقیقت تلخ است از آن رو که تعصب را نشانه گرفته. ایمانی که دیگر دلیلی برای آن نیست پافشاری بر آن یعنی تعصب

 

بیابید تعصب را رها کنیم، 

اگر ایمان ما فقط حقیقت باشد با فهمیدن اشتباه خود تعصبی نداریم و به راحتی باور غلط را کنار می زنیم

#جملات سنگین نیچه#فلسفه غرب#مارتین هایدگر #دکارت

#ایمان یعنی چه #حقیقت تلخ است

 


آرام و بی صدا بدون هیچ تلاشی در حال غرق شدن، غرق در بی تفاوتی

بی تفاوتی نسبت به همه آدم ها و همه افکار مبهم شان

بیدل چه خوب گفته؛ 

                                در دشت توهم جهتی نیست معین
                                ما را چه ضرور است بدانیم، کجاییم

موجودی ضعیف در دنیایی که نه ابتدایی برایش متصور است و نه انتهایی

دنیایی که در آن همه میگویند ما درست میگوییم و همه هم درست میگویند 

دیگری را می کوبند و سینه ها را جلو و گردن را کج مهم نیست اصلا مهم نیست که کدام حق است دیگری باطل اصلا باشد، حقیقت را کجا باید پیدا کرد؟ حقیقتی که خود از ترس نابودی در گوشه ای پنهان شده و این حق،  از کسی انتظار دارد پیدایش کند که خود در این دنیای هزار رنگ گم شده.شاید این خود حقیقتی گم شده باشد که؛  همه شما حقیقتید و باید حق را که خود شمایید پیدا کردجالب شد  واقعاً که خنده دار است نه با حالت مسخره، نه،  فقط باید مثله دیوانه ها خندید 

 

 

t.me/formasil آیدی تلگرام

 

#اشعار سنگین بیدل دهلوی

#جملات فیلسوفان غربی​​​​

#چرا حقیقت تلخ است

#خدای حقیقی کجاست در کدام مذهب

#دین حق کدام دین است

 


مهرداد

 

 

 خلوت سرد خیال تو یادگار زمستانی که گذشت

باز هم رسید بهار بی تو شهرزاد پوچ شب های تنهایی من

 

امیدوارم سال جدید حقیقتا سالی باشه که آرامش واقعی رو پیدا کنید و کار های ناتمام رو تموم کنید

به امید سالی که جدای از این که چه اتفاقی قرار هست بیفته  اون سال هر کسی گمشدش رو پیدا کنه

 

@formasil

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

Andre Cindy سامانه دانلود-موزیک,فیلم و سریال,بازی گیگ فایل Sabrina جهان گستر گیلان بادام زمینی فروش بادام زمینی برنج و چای Nichole Brandon